تحلیل یک ماجرای تربیتی
با سلام و سپاس از همراهیتان در 22 شماره از مباحث تربیت فرزند، سالی سرشار از خیر و برکت برای شما عزیزان و همه خانوادهها آرزومندیم.
در مطلب گذشته خلاصهای از تجربه یک مادر را بیان کردیم. اکنون میخواهیم با ذکر چند نکته و تحلیل، درک دقیقتری از آن تجربه داشته باشیم.
1- فرزندان و همه افرادی که با ما سر و کار دارند یک قیافه خاص رفتاری و خلق و خویی از ما در ذهن دارند. این قیافه حاصل مدتها با هم بودن و رفتارهایی است که خود ما به آن عادت داشته و از ما سر زده است. درست مانند قیافه ظاهری ما که خودمان و دیگران با آن انس گرفتهایم و تغییر ناگهانی آن ما را متعجب میکند، قیافه رفتاری نیز باید با دقت و به تدریج تغییر کند. این امر در دنیای خاص بچهها مهمتر است و به دقت بیشتری نیاز دارد. کودکان در مواجهه با این تغییرات بیبرنامه و سریع دچار سرگشتگی، ترس و بلاتکلیفی میشوند بنابراین لازم است قبل از هرگونه تغییری در قیافه رفتاریمان به حد کافی آمادگی و مهارت را کسب کرده و سپس اقدام کنیم.
2- با توجه به مورد ذکر شده احتمال دارد کودک در برابر تغییر ما، واکنشهای خواسته و ناخواسته مختلفی نشان دهد. گاهی همان چیزی را که در ذهنش داشته میبیند و میشنود و گاهی در برابر تغییر مقاومت میکند و… دراولین تجربه واقعی این مادر، پسرش ناخواسته حرف و رفتار جدید و همدلانه مادر را نشنیده و ندیده است. او رفتار همیشگی منطقی، نصیحتی و غیر همدلانه مادر را در ذهن داشته و بر همان اساس واکنش نشان داده است؛ بنابراین او با توجه به شدت عصبانیت و آشفتگیاش، با همان قیافه ذهنی به مادر پاسخ داده و اصلاً گفتار و رفتار جدید مادر را درک نکرده است.
3- در تمام لحظات ارتباط لازم است که به خود و فرزندمان فرصت مناسب درک را برای کنار آمدن با شرایط و تغییرات و نیز انجام تحلیل و تفکر بدهیم. در اینجا مادر با چند لحظه تفکر ، فرصت تحلیل و یافتن راه مناسب را برای خود فراهم کرده است. از سویی این مسئله از سرخوردگی و ناامیدی بیمورد والدین پیشگیری میکند و از سوی دیگر فرصتهای زیاد و مناسبتری را برای همدلی و ارتباط بهتر و قویتر فراهم میآورد.
4- مادر در ورود مجدد خود به دنیای آشفته پسرش، با گذاشتن دست خود روی شانه فرزند با رفتاری که تکراری نبوده و جدید تلقی میشود، او را متوجه یک تغییر و آماده دیدن آن میکند. در ادامه با نگاه مستقیم، چهره همدلانه و بیان آرامتر و مادرانه کلمات، این تغییر به راحتی توسط پسر دیده و درک میشود.
5- اکنون پسر متوجه این تغییر شده است. اگر چه هنوز از این تغییر و برخورد همدلانه متعجب است ولی حس خوبی دارد. بنابراین سر درددلش باز میشود و آنچه را که اتفاق افتاده بیان میکند.
6- بدیهی است که در اینجا نیز مادر با روشهای همدلانه داستان فرزندش را گوش کرده و اجازه خالی شدن دلش را به او داده است.
7- شیرینی این همدلی برای مادر و فرزند نه تنها در همان صحنه، زیبا و رشد دهنده بوده است بلکه سرآغاز راهی زیباتر نیز شده است. راهی که از پس سالهای طولانی هر روز پربارتر شده است و با اشتیاق وانرژی بیشتری ادامه مییابد.
دکتر امیر محمد شریف
روزنامه خراسان/خراسان رضوی – مورخ چهارشنبه 1392/12/28 شماره انتشار 18652
دیدگاهتان را بنویسید