یک ماجرا و سه واکنش مادرانه
در مطلب قبلی داستان امیر را خواندیم که باوجود قولهایی که به مادرش داده بود، موفق به حضور بهموقع در منزل نشد. زمانی که ناگهان در حین بازی متوجه شد که نیم ساعت از ساعت قرار گذشته و سرگرم بازی بوده است، با سرعت زیاد خود را به خانه رساند و حسابی نگران بود که نتوانسته، بهموقع در منزل باشد. سه نوع واکنش مادر را در این داستان تقدیم کردیم و خواستیم احساس امیر را در برابر هر نوع از آنها تصور و یادداشت کنید.
بدون شک عزیزانی که این تمرین را انجام دادهاند میدانند که باوجوداینکه در ظاهر میتوان بهسرعت بعضی از احساسهای درونی امیر را بیان کرد ولی کار راحتی نیست که قطعاً مشخص کرد امیر چه احساس و افکاری دارد. به هر صورت همانگونه که در فصل «همدلی» بیان شد، مهمترین گام، توانایی تصور احساس کودک است که این مقدمه اساسی و بنیادی برای همدلی است. همچنین در تمام مراحل و فصلهای بیانشده اگر نتوانیم درک درستی از حالات کودک و افکارش داشته باشیم ارتباط مناسبی نیز نمیتوانیم برقرار کنیم. لذا تمرین قدرت تصور و درک کودک در تمام مراحل برای امکان ایجاد یک ارتباط مناسب و حسنه ضرورت دارد.
اکنون نکاتی را که والدین در این تمرین و واکنش به رفتارهای مادر امیر مطرح کردهاند باهم مرور میکنیم: به نظر بیشتر آنها افکار امیر در برابر واکنشهای سهگانه مادرها به این شرح است:
در واکنش به مادر اول: به نظر مادر از کوره در رفته و بیشازحد فرزندش را موردحمله و تنبیه قرار داده است. امیر شاید فکر کند که: مادرش خیلی بد است، کاش مادر دیگری داشت، دفعه بعد دیرتر بیاید تا مادرش بیشتر ناراحت شود و یا سایر تلافی کردنهای بچهگانه به ذهنش خطور کند.
در واکنش به مادر دوم: تسلیمپذیری و کوتاه آمدن بیشازاندازه، در این واکنش دیده میشود. امیر شاید فکر کند که: پس مسئله خیلی مهمی هم نبود و میشود دیرتر هم آمد، اگر کمی ادا در آورم مادرم مرا تنبیه نمیکند و…
در واکنش به مادر سوم: به نظر میرسد این مادر دارای خط کش و چارچوبی برای ارتباط خود با کودک است. او بدون اینکه امیر را تنبیه کند با استفاده از روشهای درست، کاری کرده است که امیر با پیامد رفتار خود مواجه شود و خودش برای مراحل بعد با داشتن این شرایط تصمیم دقیقتر و بهتری بگیرد. امیر با خود فکر میکند که: مادرم خیلی از دست من عصبانی بود، بهتر است از این به بعد سروقت به خانه برسم، او به من اعتماد دارد و من نباید او را ناراحت و ناامید کنم، اگر زودتر میآمدم با این خستگی و بیحوصلگی نمیخواست برای خودم غذا آماده کنم و…
حال میتوان بهروشنی درک کرد که «والدین آموزشگر هیجان» که درگذشته اشارهشده، چگونه میتوانند ضمن درک شرایط و احساسات خود و فرزند با داشتن قواعد و چارچوبهای لازم در یکزمان هم همدلی کنند و هم بابیان احساس و انتظارات خود به سمتی حرکت کنند که فرزندشان روزبهروز با دید و انگیزه بهتر و قویتر مسائل را درک و تصمیم مناسبتر را اتخاذ کند. در مطلب بعدی بیشتر با احساساتی که پشت افکار امیر نهفته است آشنا میشویم.
دکتر امیرمحمد شریف
روزنامه خراسان/خراسان رضوی – مورخ دوشنبه ۱۳۹۳/۰۵/۲۷ شماره انتشار ۱۸۷۶۱
دیدگاهتان را بنویسید