یک داستان و سه واکنش

با سلام، امیدوارم مرور اجمالی انجام‌شده در شماره گذشته در رابطه با مباحثی که تاکنون ارائه‌شده توانسته باشد انسجام بهتری به آموخته‌هایمان داده باشد. انسجام و انضباط مناسبی که برای ورود به قسمت دوم فصل «به‌جای تنبیه» ضرورت دارد. وقتی فرزند به روش‌های «دعوت به همکاری» جواب کافی نداد می‌توانستیم وارد قسمت اول این فصل شویم. در این قسمت ۶ روش پیشنهادشده بود که به ترتیب هرکدام نسبت به روش قبلی دارای شدت و قدرت بیشتری بود و درنهایت آن‌ها «اقدام» قرار داشت. اقدام ما می‌توانست مرتبط با خود برنامه و موضوع و یا کلاً خروج از برنامه باشد. این موارد را در قالب دو مثال مرور کردیم. اکنون به‌منظور آمادگی برای ورود به قسمت دوم فصل «به‌جای تنبیه» می‌خواهیم تمرین زیر را انجام دهیم.

این داستان را مطالعه کنید و سپس نظر خود را درباره احساس امیر «پسر داستان ما» بنویسید.

داستان امیر: من دوست دارم که بعد از مدرسه با دوستانم در زمین بازی، بازی کنم. من باید ساعت ۹ در خانه باشم ولی بعضی مواقع فراموش می‌کنم. دیروز و پریروز من دیر به خانه رسیدم و مادرم در حدی عصبانی بود که تصمیم گرفتم امروز مرتب ساعت را از دوستانم بپرسم زیرا نمی‌خواستم بار دیگر مادرم سرم فریاد بزند. آخرین باری که ساعت را پرسیدم، ساعت ۹:۳۰ بود. من فوراً به‌طرف خانه دویدم و برای مادرم توضیح دادم که باوجود پرسیدن ساعت، بازهم دیر به خانه رسیدم. من تا حد توانم سریع دویده بودم و حسابی نگران بودم که دوباره حواسم پرت شد و دیر رسیدم.

واکنش مادر اول: از بهانه‌های تو خسته شدم. حالا مطمئن هستم که دیگر قابل‌اعتماد نیستی. این بار تنبیه خواهی شد. هفته دیگر هر روز از مدرسه فوراً به خانه خواهی آمد. فکر نکن که اجازه داری تلویزیون تماشا کنی، حتی اگر من هم خانه نباشم کاری خواهم کرد که تو تلویزیون تماشا نکنی. حالا باید فوراً به اتاقت بروی چون شام تمام شده است.

احساس امیر ازنظر شما:

واکنش مادر دوم: عزیزم بس که دویدی بدنت داغ شده، بگذار صورتت را بشویم، قول بده که دیگر دیر نمی‌آیی واقعاً داشتم نگران می‌شدم. حالا برو دست و صورتت را بشوی و لطفاً زود باش چون شام سرد شده و شاید مادر برایت گرمش کنه.

احساس امیر ازنظر شما:

واکنش مادر سوم: تو به من گفتی که سعی خودت را کرده‌ای و من از شنیدن آن خوشحالم ولی هنوز هم ناراحت هستم و دیگر نمی‌خواهم دوباره مرا ناراحت کنی. من دلم می‌خواهد وقتی‌که تو می‌گویی ساعت ۹ در خانه هستی، سر قول خودت بایستی. ما تازه شام خورده‌ایم، مرغ دیگر تمام‌شده ولی اگر دلت می‌خواهد می‌توانی برای خودت ساندویچ درست کنی.

احساس امیر ازنظر شما:

دکتر امیرمحمد شریف

روزنامه خراسان/خراسان رضوی – مورخ چهارشنبه ۱۳۹۳/۰۵/۲۲ شماره انتشار ۱۸۷۵۷