کاربرد روشهای همدلانه در تربیت فرزند
در مطلب گذشته ماجرای کودک هفت سالهای را بیان کردیم که برای رفتن به مدرسه از خواب بیدار شده است و به مادرش میگوید: مامان من خستهام و خواستیم والدین گرامی با روش ایفای نقش آن را کامل کنند. در این شماره میخواهیم داستان را بررسی و تحلیل کنیم.
روشن است که در داستان بیان شده روش مادر بر خلاف روش همدلی بوده و رابطه بین او و کودک را تخریب کرده است. در انتهای گفت وگو هر دو احساس بدی دارند و حتی نسبت به نقطه شروع عصبانیتر و ناراحتتر هستند. اگر مادر در نگاه خود نسبت به کودک و احساسات او رویکرد والد آموزشگر هیجان را داشت یعنی زمانِ بروز احساسات را فرصت طلایی برای همدلی و رابطه حسنه میدانست، خیلی راحتتر با او همراهی و همدلی میکرد و هر دو با خاطری آسودهتر و آرامش بیشتر تصمیمگیری میکردند.
در مطلب گذشته دیدیم که رفتار کودک رابطه مستقیم با احساس او دارد. اکنون با این احساس بدتر، عصبانیت و ناراحتی بیشتر، نمیشود از او انتظار رفتار منطقی و سنجیده داشت. حال یکی از روشهای برخورد همدلانه را تقدیم میکنیم. یادآوری میشود که در مطالب گذشته چهار روش برای فصل همدلی بیان شد.
1- توجه به جای بی توجهی
2- دنیای تخیل به جای منطق
3- واقعیت بخشیدن به احساس
4- استفاده از جملات کوتاه
قبل از دیدن روش پیشنهادی بهتر است ببینید شما چه روشی را در تکمیل داستان مد نظر داشته و از کدام یک استفاده کردهاید. در اینجا مادر هم توجه کافی را نشان میدهد و هم بازتاب احساس کودک به او احساساتش را واقعی، طبیعی و قابل درک جلوه میدهد. با این شروع همدلانه و آرامش نسبی کودک، ادامه گفت وگو برای هردو خیلی کنترلشدهتر و راحتتر است. کودک به تدریج آرامتر میشود و گفت وگو با رسیدن او به یک راه حل یا حس خوب پایان مییابد.
اما روش پیشنهادی: کودک با حالت کسل و خسته: مامان من خستهام. مادر در حالی که رو به کودک کرده است: پس عزیز دلم احساس خستگی میکنه. کودک چهره کمی بازتر و بدن کمی سرحالتر: نمیدونم، شایدم کسلم. مادر ادامه حالت قبل: سر صبح انگار بدن آدم خشک میشه. کودک در حال انجام نرمش: میخوام یک کم نرمش کنم. مادر در حال قد کشیدن یا نرمش با کودک: قد کشیدن و نرمش آدم رو سر حال میاره.
دکتر امیر محمد شریف
روزنامه خراسان/خراسان رضوی – مورخ چهارشنبه 1392/12/14 شماره انتشار 18640
دیدگاهتان را بنویسید